ایلیاایلیا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

پسرکم ایلیا

واکسن 18 ماهگی

1395/12/18 13:51
نویسنده : مامان ایلیا
228 بازدید
اشتراک گذاری

تو مثل دعای مادرم از ته دل می آیی …

سلام و صد سلام گرم به روي چون ماهت گل پسر قند عسلم.

 

عزيز دلم 14 اسفند ماه 18 ماهگيت تموم شد و وارد نوزدهمين ماه زندگيت شدي .روز شنبه براي پايش رشد و زدن واكسنهات به درمانگاه رفتيم اما متاسفانه  پرسنل درمانگاه  جلسه داشتند و دست خالي برگشتيم به خونه.اما روز يكشنبه رفتيم درمانگاه و با شلوغي زياد اونجا يكساعتي رو توي نوبت بوديم بلاخره نوبت به ما رسيد و رفتيم داخل بعد از اندازه گيري قد و وزن و دورسرت كه متاسفانه رشد قدت و دور سرت خيلي كم بود و وزنت هم كه زياد نشده بود كه هيچي نزديك هشتصد گرم هم كم كرده بودي و علتش فكر ميكنيم مرضيهاي مكرر تبهاي زياد اين چند وقته بود كه حسابي ضعيف و لاغرت كرد. خلاصه نوبت زدن واكسن شد وواكسنهات رو برات زدند و حسابي شما گريه و بيقراري كردي و اشك ريختي .بعدشم كه اومديم خونه تا فردا شبش فقط توي بغل من خوابيدي و گريه كردي جاي واكسن دستت اذيتت نميكنه خيلي ،اما پات خيلي درد ميكنه و تا نزديك سي ساعت بعد از زدن واكسن اصلا جرات تكون دادن پات و يا ايستادن روش رو نداشتي حالا راه رفتن كه پيش كشت و از طرفي تب شديد خيلي اذيتت ميكنه و خيلي بيقراري ميكني .از همه اينها گذشته نزديك يك هفته اي هستش كه يكدفعه دست يا پات رو نشون ميدي و جيغ ميزني كه اوف يا ميگي درد و احتمال زياد كم خوني داري و گزگز شديد دست و پات آزارت ميده  و شبها اصلا نميخوابي و دائم از خواب ميپري و گريه ميكني براي زدن واكسنت كه رفتيم درمانگاه   پيش دكتر هم رفتيم و ايشون برات آزمايش نوشت تا چكاپ بشي تا مشخص بشه مشكلت كم خوني هست يا نه .البته چون الان واكسن زديم و حالت خوب نبود نرفتيم براي انجام آزمايش انشالله يكي دو روز ديگه كه حالت خوب بشه و درد پات كم بشه و تبت بياد پايين ميريم براي انجام آزمايش انشالله كه مشكل حادي نباشه و زود زود گل پسر مامان حالش خوبشه و مشغول شيطنت هاي روزمره اش بشه خوب گل پسرم در پايان 18 ماهگيت مبارك و خدانگهدار.

17/12/1395

پسندها (1)

نظرات (0)