ایلیاایلیا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

پسرکم ایلیا

13ماهگي و اولين قدم ها

1395/7/14 15:49
نویسنده : مامان ایلیا
225 بازدید
اشتراک گذاری

 

بگذار تا ببوسمت
ای نوشخندِ صبح
بگذار تا بنوشمت
ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام
 بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی
گرم تر بتاب...

سلام و صد تا سلام به گل پسر قند عسلم خوبي انشالله عزيز دلم .گل پسر م كه روز به روز داري خواستني تر و با نمك تر از روز قبل ميشي و حسابي هم شلوغ كار شدي و دائم داري خراب كاري ميكني اصلا آروم و قرار

نداري و يك جا بند نميشي دائم در حال فعاليت و جنب و جوشي كلماتي رو كه ياد گرفتي انقدر شيرين و قشنگ بيان ميكني كه ما غرق لذت ميشيم از شنيدنش كلماتي رو كه بلدي بگي تشكيل شده از :

مامان

بابا

ددر

كيه؟

چي؟

عمه

نه

د با كسره يعني در

 

وقتي كه كسي زنگ در رو ميزنه يا در رو ميزنه؟ انگشتت رو ميگيري به سمت آيفون و ميگي كيه؟ بعدش هم به ما اشاره ميكني د يعني در ميزنن در رو بازكنيد.

دائم يك چيزي ميگيري دستت و ميري ميزني توي تلوزيون وقتي كه ما همه چيز رو از دستت ميگيريم و هيچي نداري و خلع صلاح شدي شروع ميكني با دستت كوبيدن توي تلوزيون .

اخبار تلوزيون رو دوست داري و تما شا ميكني همچنين برنامه هاي شبكه كودك و پويا و پيامهاي بازرگاني بعضي از برنامه هاي شبكه نسيم رو هم دوست داري مثل شكرستان و وقتي تلوزيون روشن باشه و اون برنامه باشه كمي نگاه ميكني.

وقتي كه بيداري و كسي خوابيده ميري موهاش رو ميكني و توي سر رو صورتش ميزني يا ميري روي شكمش يا اگر به پشت خوابيده باشه ميري و  روي كمرش مينشيني.

گاهي هم مياي و پيشونيت رو مثل بزها كه شاخ ميزنن ميزني به پيشوني ما مخصوص بابايي چه خواب باشه چه بيدار باشه ميري و شاخش ميزني .

عاشق دردر رفتني و تا كسي لباس ميپوشه بره بيرون سريع بغل باز ميكني و مياي پيشش و ددر ددر ميكني كه تو رو هم با خودش ببره ددر و از طرفي هم خيلي خجالتي هستي و وقتي ميريم بيرون كسي باهات حرف ميزنه خجالت ميكشي و ميزني زير گريه .

پسرک بلا هنوز هیچی نشده همیشه همپای من موقع آشپزی توی آشپزخونه هستی و شعله های گاز رو کم و زیاد میکنی و این کارت خیلی خطرناکه ولی اصلا کوتاه نمیای و تا من از آشپزخونه نیام بیرون شما هم نمیای و وقتی دارم آشپزی میکنم اصلا حواسم به کارم نیست و دائم باید چهار چشمی شما رو بپام که یک وقت خراب کاری نکنی یا بلایی سرخودت و ما نیاری.

علاقه خاصی به برچسب کندن داری البته مثل بابات و خواهرت هستی چون اونهاهم شبیه شما هستند و هر برچسبی که هرکجا باشه میکنند و شما فسقل خان هم به جمع برچسب کننان منزل ما اضافه شدی و هرکجا هربرچسب باشه میکنی حتی یک روز تلوزیون روشن بود رفتی بودی آرم پایین تلوزیون رو که فکر میردی برچسب هست رو بکنی اما هرچی انگشتت رو میزدی میدیدی هیچی کنده نمیشه و کلی هم سر این موضوع حرص خوردی.

امروز باز هم يك چهاردهم  ديگه هست و يك ماهگرد ديگه از تولد گل پسر امروز پسرك من سيزده ماهه شد و اما شيرني ماه سيزدم زندگي تو بيشتر به دل ميشينه چون كه از روز دوازدهم مهر يعني اولين روز محرم اولين قدمهاي كوچولو و لرزانت رو برداشتي و چند قدمي رو به تنهايي راه رفتي ،منم بهت دوتا تبريك خوشگل ميگم يكي بابت سيزده ماهه شدنت و يكي براي اولين قدمهات عزيز دلم ،انشالله كه هميشه شاد و سربلند باشي به دستان مهربان پروردگار عالميان ميسپارمت عزيز دلم تا پست بعدي در پناه حقبای بای

1395/7/14

پسندها (1)

نظرات (0)